کد مطلب:29294 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:109
4071. آسوده شیرازی می سراید: فرخنده خلیفه بلا فصل داماد نبی، وصیّ بر حق سلطانِ بحق، امیر عادل خورشید وجود و گوهر جود داماد رسول و شیر یزدان شاهنشه دین، علیّ اعلی سالار دو كَون و روح ایمان یعنی ز مِهین رسولِ مطلق بی واسطه خاتم ولایت زان رو كه به حمل بار اسرار گفتا نبی آن سفینه علم لیكن ز میان آل و اصحاب زان روی كه هست بابِ اعظم او بود ولیّ كُل و آگاه می بود چو خود بدایت علم از نور وجود او چو معبود معنیّ وجود این و آن شد ای معنی صورتِ معالی ای اصل هُدی و سرّ ارشاد برهان حق است چون وجودت ایمان تو هر كه در پذیرد در مُلك وجود، چون كه فردی
.
شایسته صحیفه نكو اصل
از امرِ خدای حیّ مطلق
شاه مَلِكان، خدیو باذل
معنیّ ظهور و سرّ موجود
دارای جهان و قبله جان
خورشید هُدی، امام والا
معنیّ كلام و سرّ فرقان
كو خاتم انبیاست از حق
در دست علی شد از عنایت
جز او بنَبود كس سزاوار
كامروز منم مدینه علم
آمد علی آن مدینه را باب
فرد آمده در كتاب اعظم
از سرّ وجودِ ما سِوی اللَّه
پیدا شد از او نهایت علم
افراخت نخست رایت جود
در صورت این و آن، عیان شد
وی جلوه ذات لا یزالی
وی فرع تو ما سِوی به ایجاد
هستی دِهِ ما سِواست جودت
عمر ابد از وجود گیرد
جفت تو ندیده كس به مردی.[2].